در سحرگاه سال ۱۳۲۴ هجریشمسی کودکی به جهان آمد که تقدیر او درهمشکستن افسانهٔ شکستناپذیری ابرقدرتی زمان را رقم زد. خداوند متعال، همچون اجداد مطهر و گرامیاش، او را وسیلهای برای رهایی مظلومان از چنگال ظلم و جبر قرار داد. آن کودک، کسی نبود جز شهید سید ابراهیم شاهحسینی، فرزند سید علیاحمد حسینی، زادهٔ ولایت پروان، ولسوالی سرخپارسا، درهٔ ترکمن، قریهٔ «سادات بانگی».
از همان دوران کودکی، رفتار و کردار او متفاوت از همسالان بود. ذکاوتی سرشار، فهمی عمیق و روحیهای متین در وجودش دیده میشد و در چشمانش نشانههای ایثار و مجاهدت موج میزد. آموزههای ابتدایی دینی را نزد روحانی زادگاهش فرا گرفت، اما ناامنی و شرایط دشوار او را ناگزیر ساخت در نوجوانی رهسپار کابل گردد.
در کابل، سید ابراهیم شاهحسینی تنها نظارهگر اوضاع نبود. او در حوزههای فرهنگی و اجتماعی فعال شد و با تلاش برای احیای شعائر دینی و جلب یارانِ مجاهد، درکنار سایر شخصیت های مجاهد حرکت اسلامی ،زمینهٔ مبارزه را فراهم کرد. خود در بیان هدفش چنین میگفت:
«من برای احیای شعائر دین اسلام — که برگزیدهٔ خداوند است — در افغانستان عزیز جهاد میکنم.»
این سخن کوتاه نشان میدهد که انگیزهاش هرگز شخصی نبود و همهچیز را برای خدا میخواست. برای تزکیهٔ نفس و آمادگی بیشتر، در سال ۱۳۴۸ هجریشمسی به سفر زیارتی بیتالله الحرام رفت. در آن سفر، با مجاهدان و مبارزان دیگر کشورها از جمله فلسطین، عراق و ایران دیدار کرد و از تجربیات آنان بهره برد. همچنین با حضرت امام خمینی (ره) آشنا شد و رهنمودهای ایشان را چراغ راه خود قرار داد. در بازگشت، از مسیر ایران، مجموعهای از مواد فرهنگی و دینی را با خود آورد تا در مسیر مبارزه و آموزش به کار گیرد.
قیام مسلحانهٔ او علیه تجاوز شوروی از کابل آغاز شد. نخستین عملیاتهایش ضربهای سخت بر پیکرهٔ دشمن وارد ساخت و او در قیامها و نبردهای متعددی، از جمله قیام ماه جوزا (۱۳۵۸) در تپهٔ بالاحصار، حضوری دلیرانه داشت. فشار دشمن و نفوذ جاسوسان اما محل اقامتش را آشکار ساخت و ناگزیر به زادگاهش بازگشت و مبارزه را در سرخپارسا ادامه داد.
با رهبری او، پایگاههای مجاهدین در مناطق سرخ و پارسا سامان یافت و حرکت مجاهدین جان تازه گرفت. در سال ۱۳۶۶، پس از عملیاتهای منسجم، ولایت بامیان نخستین ولایتی بود که از سیطرهٔ اشغالگران بیرون آمد؛ از اینرو لقب «فاتح بامیان» به او داده شد. پس از آن فرماندهی کلی مجاهدین مناطق مرکزی را بهعهده گرفت و مبارزه را به ولایات میدانوردک، سمنگان، بغلان و پروان گسترش داد.
شهید سید ابراهیم شاهحسینی از فرماندهان برجستهٔ حرکت اسلامی افغانستان بود. او همواره نگاهی ملی داشت و منافع ملت افغانستان را بر منافع قومی و گروهی مقدم میشمرد. بارها تأکید میکرد:
«جهاد مردم افغانستان پیروز نخواهد شد مگر در اتحاد تمام اقوام و اقشار کشور، بدون در نظر گرفتن مسائل قومی، منطقهای، زبانی و مذهبی.»
با همین نگاه، پس از پیروزی مجاهدین نیز کوشید گروهها و احزاب مختلف را به وحدت فراخواند. تلاشهای او برای همگرایی و ایجاد تشکیلات مشترک در میان مجاهدان شیعی، گامهای ارزشمندی در جهت وحدتسازی بهشمار میرود؛ نقشی که بعدها الهامبخش شکلگیری حرکتهای بزرگتر وحدت در میان شیعیان افغانستان گردید. اعضای شورای هماهنگی احزاب سیاسی مجاهدین، او را به حق «بنیانگذار وحدت اسلامی» نامیدند.
اما دشمنان افغانستان که از درایت، کاردانی و روحیهٔ ملیگرایی او بیمناک بودند، با توطئه و خیانت مزدوران داخلی در صدد خاموش ساختن این شعلهٔ فروزان برآمدند. سرانجام در ۲۰ جدی ۱۳۶۸، در کمینی ناجوانمردانه در ولسوالی سرخپارسا، درهٔ ترکمن، در نزدیکی زادگاهش، همراه با هفت تن از یارانش به شهادت رسید.
پیام ماندگار:
شهید سید ابراهیم شاهحسینی نه تنها به یک قوم یا مذهب خاص تعلق نداشت، بلکه نماد وحدت، آزادی و عزت ملی افغانستان بود. زندگی و مبارزهٔ او الگویی است برای آیندگان تا اتحاد، صداقت و خدمت به همهٔ مردم افغانستان را سرلوحهٔ عمل خویش قرار دهند.