در پهنهٔ سرسبز و پرشکوه چهارکنت، در روستای مؤمننشینِ خواجهبندی، در سال ۱۳۱۲ خورشیدی، نوزادی چشم به جهان گشود که بعدها نامش با ایمان، غیرت و مقاومت در تاریخ ولایات شمال افغانستان درخشید.
او ملا دینمحمد خان، فرزند حاجی محمدخان، بود؛ مردی از تبار تقوا، ریشهدار در دیانت و صداقت.
از همان سالهای نخست کودکی، نسیم معنویت بر روح لطیفش وزیدن گرفت.
در هفتسالگی، به توصیهٔ پدر مؤمنش، رهسپار مکتب قرآن در روستای زادگاهش شد.
با شوقی کودکانه و دلی سرشار از ایمان، کلام خدا را آموخت و در کنار آن، به مطالعهٔ متون دینی و اخلاقی پرداخت.
طبع لطیف و روح دینخواهش، او را به سوی روحانیت کشاند؛ از اینرو برای تکمیل علوم دینی راهی مدرسهٔ علمیهٔ نانوایی در چهارکنت شد و در همانجا، بهعنوان یکی از شاگردان برجسته شناخته شد.
با گذر ایام، ملا دینمحمد خان در میان مردمش جایگاه ویژهای یافت.
او نهتنها عالمی دینی، بلکه پناهگاه دلهای دردمند و ملجأ مردم مستضعف بود.
در هر غم و دشواری، مردم چهارکنت به درِ خانهٔ او میرفتند و او با صبری پدرانه، گره از کارشان میگشود.
مردم وی را با احترام و محبت ملا دینمحمد خان صدا میزدند؛ مردی که میان علم و عمل، دیانت و شجاعت، جمعی نادر کرده بود.
در زمستان خونین سال ۱۳۵۷ خورشیدی، هنگامیکه آتش ظلم حکومت وقت در کشور زبانه کشید و رژیم نورمحمد ترکی دست به بازداشت علما و متنفذین زد، او نخستین کسی بود که قامت اعتراض برافراشت.
به تاریخ ۲ حوت ۱۳۵۷، در چهارکنت، جلسهای اضطراری برپا کرد و مردم را به قیام علیه ظلم و بیدینی فراخواند.
ندای او، چون تندر بر فراز کوههای شمال پیچید، و بدینسان قیام تاریخی سوم حوت، به رهبری او و مرحوم سیدحسین شاه مسرور (معروف به سید قومندان)همراهی جمعی دیگر آغاز شد.
چهارکنت، سرزمین غیرت و ایمان، در پرتو این خروش مردمی، لرزه بر اندام دشمن انداخت.
ملا دینمحمد خان، با شجاعتی ستودنی، در خط مقدم نبرد ایستاد.
گلولهها، یخزدگیها و زخمهای پیاپی، هیچیک نتوانستند ارادهٔ او را خم کنند.
او از کوه به کوه و از دره به دره، پیام آزادی و مقاومت را میبرد.
به پاس رهبری و لیاقت بینظیرش، از سوی مجاهدان و مردم بهعنوان رئیس شورای انقلاب ولسوالی چهارکنت برگزیده شد.
پس از پیروزیهای بزرگ مجاهدین در شمال، الحاج رئیس دینمحمد خان به صفوف حزب حرکت اسلامی افغانستان پیوست و بهعنوان رئیس شورای حزب در زون شمال منصوب گردید.
در این دوران نیز، همانند روزهای جهاد، با اخلاص، صداقت و عشق به وطن خدمت کرد.
زندگی او سراسر ایمان، مجاهدت و فداکاری بود. دو بار در میدانهای نبرد زخمی شد، اما هرگز میدان را ترک نگفت.
شبهای سرد زمستان و برفهای سنگین چهارکنت، گواه گامهای استوارشاند؛ گامهایی که برای حفظ اسلام و عزت مردمش برداشته شد.
سالها بعد، آثار مجروحیت و رنجهای جهاد بر پیکر او آشکار شد.
در سال ۱۳۷۸ جهت درمان رهسپار پاکستان و سپس ایران گردید.
پس از بهبودی نسبی، بار دیگر به وطن بازگشت تا باقی عمر را نیز در خدمت مردمش سپری کند.
سرانجام، این مجاهد نستوه، در روز جمعه، دهم قوس سال ۱۳۸۵ خورشیدی، در حالیکه خورشید نیمروز بر مزار شریف میتابید، دعوت حق را لبیک گفت.
پیکر پاکش با شکوه و احترام فراوان، در جوار روضهٔ منورهٔ حضرت امام علی علیهالسلام، به خاک سپرده شد؛ تا در جوار مولا و مقتدایش آرام گیرد.
نام و یاد الحاج ملا رئیس دینمحمد خان، آن بزرگمرد ایمان و ایثار، تا ابد بر لوح تاریخ چهارکنت و ولایت بلخ خواهد درخشید.
او رفت، اما راهش همچنان در دلهای مردم زنده است.